در «راجا»، کشور کوچکی واقع در غرب «تمپست»، «ریمورو» و همراهانش درگیر توطئه‌ای طولانی‌مدت می‌شوند که حول قدرت مرموز ملکه می‌چرخد. حال «ریمورو» و فرمانده‌اش «بنیمارو» با بازمانده غول پیکر دیگری به نام «هیرو» روبرو می‌شوند، مردی که قبلا برادر «بنیمارو» بوده است...

شاید بتوان اصلی‌ترین نقطه قوتی که بیشتر بینندگان بعد از اتمام تماشای این اثر از آن تعریف کرده‌اند را «انعطاف ژانری» دانست. نویسندگان با الهام از محبوب‌ترین انیمه‌های شونن توانسته‌اند تقسیم ژانری به‌شدت دقیقی را بر روی متریال‌های داستانی خود ایجاد کنند و در نتیجه زمان کافی برای جابجایی‌های ناگهانی اما قابل‌باور در حوزه ژانری خواهند داشت. اگر ساده‌تر بخواهیم بگوییم، شما در دل یک صحنه‌ی غم‌انگیز می‌توانید بخندید! البته این انیمه هم درست مانند دیگر انیمه‌ها دارای ویژگی‌های منفی مختص به خودش است. برای مثال، حفره‌های داستانی مشخصاً بر روی فضای داستان و فرم روایت سایه انداخته‌اند و می‌توانند بر لذت نهایی نیز اثرگذار باشند. این حفره‌های روایی عموماً خودشان را در ژانر «شونن» نشان می‌دهند، جایی که درک قدرت‌های شخصیت‌های اصلی و شخصیت‌های منفی باید به شفاف‌ترین حالت ممکن – حداقل برای نویسندگان – صورت گرفته باشد تا بتوانند دیدگاهی غیرمبهم از چگونگی کارکرد ویژگی‌ها و قدرت‌های فراطبیعی شخصیت در دست داشته باشند. قصه چند باری در چند نقطه از داستان به صورت عمدی از حفره‌های داستانی استفاده می‌کند تا کم‌کاری خود را در خلق پیچیدگی محتوایی نشان دهد، اما خوش‌شانس است که به لطف سبک هنری/ انیمیشنی جذاب و اکشن خود و صداگذاری‌های دقیق و هنرمندانه، موفق می‌شود کمی از بار سنگین ضعف داستانی خود کم کند. این استایل هنری خودش را در صحنه‌های مبارزه و طراحی محیط‌های داخلی و خارجی بهتر نشان می‌دهد و به علت ریتم سریال، صداپیشه‌ها نیز همواره درحال هنرنمایی هستند. در انتها با وجود تمام این نکات مثبت و منفی، این انیمه را می‌توان یک انتخاب بسیار مناسب برای اوتاکوهایی دانست که علاقه‌ای بی‌حد‌ و اندازه به انیمه‌های «شونن» دارند و می‌توانند کم‌کاری‌های نویسندگان را به ازای استایل انیمیشنی اکشن و هیجان‌انگیز ببخشند.