پیدایش حواس هفت گانه Shichisei no Subaru
داستان درباره بازی به نام یونیون است که بازیکن آن به نام آساهی وقتی شخصیتش در بازی میمیرد ، در واقعیت خود او هم میمیرد و ...
داستان درباره بازی به نام یونیون است که بازیکن آن به نام آساهی وقتی شخصیتش در بازی میمیرد ، در واقعیت خود او هم میمیرد و ...
داستان درباره پیر مردی است که به همراه دوستش ، توسط یک فرشته به دنیای دیگری منتقل میشوند و آنجا این پرمرد به شکل دختری زیبا درمی آید! او اعتراض میکند و میگویند اگر میخواهد از شکل دختر بودن بیرون بیاید باید پادشاه شیطان را شکست بدهد و ...
داستان درباره مردی است به نام ریچل گاردنر که در زیرزمین یک ساختمان در کنار یک قاتل بیدار میشود و نمیداند چرا و چطور در انجا قرار گرفته و ...
داستان درباره دختری است به نام نارومی موموسه که برای روز اول کاری خودش دیر کرده ، او علاقه زیادی به خواندن داستان های عاشقانه میان دو پسر دارد و میخواهد تلاش کند کسی از آن خبر دار نشود و ...
داستان درباره نوجوانی است به نام دیوید مارتینز که در شهری به نام نایت سیتی در کالیفرنیا آینده زندگی میکند ، شهری که همه آرزوها در آن محکوم به شکست است . او میخواهد آرزوی مادرش که سخت کار میکند تا خرج خانواده را بدهد ، را برآورده کند و آن هم شاگرد اول شدن در آکادمی آراساکا میباشد و ...
داستان درباره مدرسه ای به نام لیلیان است که ترم جدیدش شروع شده و دختران گرد هم جمع شده اند ولی سه دوست از یک گروه میخواهند جدا بشوند و ...
«ناگی اومینو» و «اریکا آمانو»، دانشآموز دبیرستانی و ستاره رسانههای اجتماعی هستند و هیچچیزی ندارند که آنها را با هم مرتبط کند، تا اینکه متوجه شدند در بدو تولد با یکدیگر عوض شدهاند! هنگامی که این خبر ناگهانی برای هر دو خانواده فاش میشود، والدین آنها به سرعت پیشنهادی را مطرح میکنند: برای بازگرداندن آنها به خانواده واقعی خود و اطمینان از خوشبختی همه، آن دو باید نامزد کنند! وقتی «ناگی» و «اریکا» از این موضوع مطلع میشوند، سریعاً این نقشه پوچ و دیوانهوار را رد میکنند و از همراهی با خواستههای والدین خود سر باز میزنند. اما با توجه به اینکه هیچیک از طرفین حاضر به عقبنشینی از خواستههای خود نیستند، تنها زمان میتواند بگوید که رابطه این دو به کجا خواهد رفت...
«کو یاموری» یک دانشآموز متوسطه معمولی است که با درک مفهوم پیچیده عشق مبارزه میکند. از آنجایی که او تسلیمشدن در برابر هنجارها منطقی نمیبیند، به زودی از رفتن به مدرسه منصرف میشود. «کو» که حالا از مدرسه انصراف داده، به دلیل بیکاریاش دچار بیخوابی شده است، پس تصمیم میگیرد شبها تنهایی در خیابانها تنهایی پرسه بزند. یک شب، «کو» با دختری عجیب به نام «نازونا ناناکوسا» روبرو میشود که معتقد است مردم در طول شب بیدار میمانند، چراکه از نحوه گذراندن روز خود ناراضی هستند و تا زمانی که ممانعتهای خود را رها نکنند نمیتوانند استراحت کنند. «نازونا» به «کو» در مسائل خوابش کمک میکند و او را به خانهاش دعوت میکند، جایی که او را متقاعد میکند که یک فوتون با او به اشتراک بگذارد. «کو» فقط وانمود میکند که چرت میزند و این درست در زمانی رخ میدهد که «نازونا» ناگهان گردن «کو» را گاز میگیرد و خود را به عنوان یک خونآشام معرفی میکند! در حالی که «کو» فکر میکند گازگرفتن او را به یک خونآشام تبدیل خواهد کرد، این اتفاق صورت نمیگیرد. برای تغییر، انسان فانی باید توسط کسی که واقعاً دوستش دارد گاز گرفته شود! «کو» که آماده رهاکردن زندگی انسانی خود است، هدف جدیدی را برای خود انتخاب میکند: انتخاب «نازونا» به عنوان شریک عشقی و در نتیجه، تبدیلشدن به یک خونآشام!
داستان درباره مردی است به نام تاکاتو سایجو که 20 سال است بازیگر است و 5 سال است که به عنوان جذاب ترین مرد سال انتخاب میشود ، ولی وقتی شخص دیگری جایگاه او را میگیرد ...
داستان درباره تعداد اندکی از مردم است که میتوانند با دستکاری روح خودشان ، سلاج های قدرتمندی بسازند که به بلیزر ها معروفند و ...
داستان درباره زمانی است که گروهی شر از موجودات ترسنام هستند که انسان ها را از بین میبرند و در مقابلش گروه هلسینگ است که وظیفه اش از بین بردن این موجودات است و ...
برای آمادهشدن برای تناسخ در دنیایی دیگر، «کلوین» خاطرات منتخب زندگی قبلی خود را در ازای تواناییهای قدرتمند، امتیازات مهارتی و عنوان احضارکننده کلاس S رها میکند. به عنوان یک امتیاز، الههای که تولد دوباره او را به زندگی برمیگرداند، «ملفینا» نام دارد و به او پیشنهاد میکند که از هر همراه، یکی را انتخاب کند تا در نقش احضارکنندهاش به او سر بزند. «کلوین» به سرعت خدا را انتخاب میکند و مطمئن است که احساسات پرشور او نسبت به او حتی بدون تمام خاطراتش دوباره ظاهر خواهند شد. «کلوین» سفر جدید هیجانانگیز خود را با «ملفینا» به عنوان راهنمای خود آغاز میکند. با این حال، برای احضار فرم فیزیکی الهه محبوبش، او نیاز به کسب مقادیر قابلتوجهی از امتیازات «مانا» دارد و بهترین راه برای انجام این کار، ارتقایافتن از طریق مبارزه با دشمنان قوی و بستن قرارداد با همراهانی حتی قویتر است...