داستان درباره دختری است به نام رینکو هاناساکی که از روی برج می افتد و کشته میشود . او به دنیای جدید میرود و در بدن دختری به نام رالیانا مک میلان تناسخ میکند . او این نام را میشناسد ، در کتابی که قبلا خوانده این کاراکتر را خوانده و شناخته که در نهایت توسط نامزدش کشته میشود ، حالا او میخواهد هر ماری بکند تا به سرنوشت دختر در کتاب دچار نشود و ...
داستان درباره زمانی است که یک هوش مصنوعی پر طرفدار که Vtuber است 5 سال غیب میشود و طرفدارانش از سبک او تقلید میکنند . در این میان دختری به نام میراکل به آکادمی ADEN که محلی برای هنرمندان در فضای مجازی میرود تا جا پای او بگذارد و ...
داستان درباره زمانی است که 15 سال از حمله هیولاهای آدم خوار به زمین گذشته و همه چیز نابود شده . در این میان مرکزی وجود دارد که به دور از مشکلات جهان ، به خوبی از کودکان نگهداری میکند و ...
داستان درباره ادراک هنر است ، توانایی که باعث میشود انسان با تمام حواس پنجگانه خود بتواند آثار هنزی را درک کند. دراین بین کازویا یاماناشی که والدینش این را اختراع کرده اند میخواهد در دبیرستان آیزن ثبت نام کند و به بهترین فرد در این حوزه تبدیل بشود و ...
داستان درباره تغییر الهه یک معبد بعد از 400 سال از دختری به نام الدا به دوشیزه جوان عبادتگاه به نام کویتو کوگانی است که باید بین وظیفه اش و درس خواندن تعادل ایجاد کند که کار سختی است و ...
داستان درباره دختری است به نام هیمه شیراکی که خودش را کامل ترین دختر دنیا میداند و میخواهد با پیدا کردن شوهری پولدار به تمام آرزوهایش برسد . او روزی روی پله ها باعث آسیب دیدن مای میکوشیبا ، مدیر یک کافه میشود و باید تا زمان درمانش در کافه کار کند و ...
داستان درباره مبارزه دولت ژاپن از سال 2008 تا 2011 میلادی برای مبارزه با افرادی که اوتاکو نام دارند است. پیرمردی که خودش را قهرمان اوتاکو مینامد در مقابل دولت می ایستد و ...
داستان درباره دختری خجالتی و درونگرا است به نام جونتا شیریشی است که هیچ دوستی ندارد و تک و تنهاست و در کلاس درس هم به او توجه نمیشود و همه او را نادیده میگیرند ، البته بجز ناگیسا کوبو که با او دوست میشود و ...
داستان درباره پسری است به نام هایاتو کاسوکابه که وقتی مادربزرگش که ساچیکو نام دارد فوت میکند ، کافه و خانه اش به او ارث میرسد و او قصد دارد تا آنجا را خراب کند . او در آنجا با 5 دختر آشنا میشود که مادربزرگش آن ها را راه داده و در آنجا زندگی میکردند . آنها تلاش میکنند که کاسوکابه را راضی کنند تا مجدد کافه را راه اندازی کند و ...
داستان درباره پسری 15 ساله به نام تویا موچیزوکی است که به اشتباهی و بدون برنامه ریزی قبلی با رعد و برق کشته میشود ، خدا به او فرصت دواباره زندگی با تناسخ به او میدهد ، فقط خواسته اش این است که گوشی موبایلش را با خودش ببرد و ...
داستان درباره زمانی است که دروازه ورود شیاطین به زمین باز میشود . کشاورزی روستایی که توکا نام دارد از ترس آنها گودال های عمیقی میکند تا از شر آنها در امان باشد ولی کسی که میتوانست آن ها را شکست دهد به این گودال ها می افتد و کشته میشود و ...
داستان درباره زمانی است که با حجوم بیگانگان انسان ها از زمین رانده شده اند و فعلا تنها راه نجات به دست افرادی به عنوان هنرمند است که لباس های خاصی میپوشند به نام آلیس گیرز و با بیگانگان میجنگند و ...
