ایرینا Tsuki to Laika to Nosferatu
داستان درباره اعزام خون آشامی به نام ایرینا لومینسک به فضا توسط دولت زیرنیترا در رقابت با امپراتوری متحدهی آرناک است و ...
داستان درباره اعزام خون آشامی به نام ایرینا لومینسک به فضا توسط دولت زیرنیترا در رقابت با امپراتوری متحدهی آرناک است و ...
داستان درباره پسری 19 ساله به نام کازویا سوما است که به پادشاهی الفریدن منتقل میشود و با شاهزاده نامزد میکند و میخواهد سیستم اقتصادی و اداری آنجا را درست کند و ...
داستان درباره پسری دانش آموز به نام یاتارو یاگوچی که درس خوان با نمرات بالا است ولی هیچ کاری او را راضی نمیکند . روزی نقاشی یکی از همکلاسیانش را میبیند و به نقاشی کشیدن علاقه مند میشود و میخواهد این کار را شغل خودش بکند ، اما ...
داستان درباره زنی است به نام کوبایاشی که کارمند معمولی است و زندگی آرام و خسته کننده ای دارد ، او روزی در زمان خروج از خانه یک اژدها را میبیند که تبدیل به یک دختر پرانرژی میشود که دیشب به او گفته بود میتواند در خانه اش استراحت کند ولی نمیدانست او یک اژدهاست ! حالا او آمده تا بماند و لطف او را جبران کند و ...
داستان درباره پسری است به نام ماکوتو میسومی که در گذشته بین والدینش و یک الهه قراری گذاشته میشود تا وقتی جوان شد به دنیای دیگر و خدمت الهه برود . این اتفاق می افتد و او چون راضی از این کار نبود ، توسط الهه ترد شد و به دورترین لبه های آن دنیا منتقل شد و حالا خودش باید برای خودش فکری بکند و ...
داستان درباره گروهی است به نام دفتر کنترل انحرافی که خود مختار هستند و فعالیت های افرادی که توانایی های خاص و ویژه دارند را کنترل میکنند و ...
داستان درباره دختری است به نام ریجی کیریو که کارگر شرکت بود و یک روز در دنیایی دیگر بیدار میشود و قدرت خاص شناسایی داروها و داروسازی را بدست آورده و تصمیم میگیرد که یک داروخانه در روستایی در دنیایی جدید تاسیس کند و ...
داستان درباره مردی است به نام کینجی نینومیا که از طریق سرمایه گذاری رو املاک به پول رسیده و زندگی اش را در یک پنت هاوس میکند ، روزی از طریق دریچه ای وارد دنیای دیگر میشود که در یک معدن باید سخت کار کند و ...
به گفته جمهوری «سن ماگنولیا»، جنگ مداوم آنها علیه امپراتوری «جیادیان» هیچ تلفاتی ندارد. با این حال این فقط یک تبلیغ است. در حالی که «آلبای مو نقرهای» در بخشی از هشتاد و پنج جمهوری با خیال راحت پشت دیوارهای محافظ زندگی میکند، افرادی که ظاهر متفاوتی دارند در یک گروه مخفی هشتاد و ششم زندانی میشوند. آنها که در ارتش با عنوان «هشتاد و شش» شناخته میشوند، مجبور میشوند با لژیون خودمختار امپراتوری تحت فرماندهی «هندلرها» که جمهوریخواه هستند مبارزه کنند. «ولادیلنا میلیز» به اسکادران «اسپیرهد» منصوب میشود تا جایگزین «هندلر» قبلی خود شود. او که توسط همسالانش به دلیل اینکه یکی از حامیان واحد هشتاد و شش است دوری میکند، به مبارزه علیه تبعیض غیرانسانی آنها ادامه میدهد. «شینی نوزن» کاپیتان اسکادران سر نیزه است. او شهرتی منفی دارد، چراکه تنها بازمانده هر اسکادران بوده است. «شینی» اصرار دارد نام و آرزوی همرزمان کشته شده خود را به دوش بکشد. آیا وقتی سرنوشت این روحهای جوان از دو دنیای متفاوت به هم گره میخورد، جرقهای میشود که راه نجاتشان را روشن میکند یا تبدیل به آتشی میشود که آنها را به کام مرگ میبرد..؟
داستان درباره مردی است به نام فووکا میزاوا که یک ایدل بوده و حالا پس از ماجراهایی به اوکیناوا رفته ، در آنجا به دختری 18 ساله به نام کوکورو میساکینو را ملاقات میکند که در یک آکواریوم در حال تعطیلی کار میکند و ...
داستان درباره دختری 28 ساله به نام هاشیبا کیوکا است که برنامه نویس بازی است و شرکتی که در آن مشغول فعالیت است ورشکست و جمع میشود . او به زادگاهش برمیگردد و با خخودش میگوید کاش به این رشته و تخصص نمیرفتم . صبح که از خواب بیدار میشود ، میتوجه میشود به 10 سال قبل برگشته است و ...
داستان درباره جامعه و شهری است که حیوانات در بدن و شکل انسان زندگی میکنند و تفاوتشان در غذاهاست که گوشت خواران و گیاه خواران از هم جدا هستند . رگوشی که یک گرگ است و تمام این سالها باقی حیوانات از او به خاطر شکلش میترسند ، با وجود اتفاقاتی به بقیه نزدیک تر میشود و ...