روح خونگی تاتامی-چان Zashiki Warashi no Tatami-chan
داستان درباره روحی است بنام تاتامی-چان که به شهر توکیو می آید و زندگی میکند ، با مشکلاتی که دارد باید به دنبال شغل و کار بگردد و ...
داستان درباره روحی است بنام تاتامی-چان که به شهر توکیو می آید و زندگی میکند ، با مشکلاتی که دارد باید به دنبال شغل و کار بگردد و ...
داستان دباره جهانی است بنام آلیسا که مردم به جای اسم از شماره استفاده میکنند . دختری به نام هینا که مادرش به شماره پایین صفر رسیده و به مکانی ترسناک به نام گودال تبعید شده ، میخواهد وصیت او را اجرا و به دنبال قهرمانان افسانه ای بگردد و ...
داستان درباره پدری مجرد بنام کاکوشی گوتو که شغلش نویسندگی و طراحی مانگاهایی با محتوای منحرف است ، او که یک دختر دارد هرکاری را انجام میدهد تا دخترش شغل واقعی او را نفهمد و ...
داستان درباره پسری است بنام ماکوتو شیرانویی که برای آموزش شعبده بازی پیش خانواده دوست قدیمی خود کانا هوشیساتو میرود ، ولی ...
داستان درباره دختری است بنام میچیرو که با تزری اشتباهی خون در بدنش به یک انسان حیوان تبدیل میشود و برای فرار از شکار شدن تو انسان ها به شهر انیما پناه میبرد و آنجا با گرگی به نام شیرو آشنا میشود و ...
داستان درباره دختری است بنام میناره کدا که پس از مستی و حرف زدن با پیرمرد غریبه ، صدایش در رادیو پخش میشود و تبدیل به گوینده رادیو میشود و ...
اهریمن «جاشین چان» توسط «یورین هانازونو»، دختری با مهارتهای فراطبیعی به زمین احضار شده است. متأسفانه «یورین» نمیداند چگونه «جاشین چان» را به جهنم بازگرداند و حالا که او روی زمین گیر کرده است، باید در آپارتمان «یورین» زندگی کند. تنها راه بازگشت برای «جاشین چان» این است که احضارکننده خود را بکشد، اما گفتن این کار برای «دیو» نالایق آسانتر از انجام آن است. از آنجایی که «جاشین چان» جاودانه است و میتواند بدن او را بازسازی کند، «یورین» از حمله به او با طیف وسیعی از سلاح ها خودداری نمیکند و او را به شیوههای وحشتناکی به خاطر نقشههای شیطانیاش مجازات میکند...
داستان درباره پسری است به نام ریجی که بازی بسیار معروف واقعیت مجازی بنام دندروگرام را خریداری میکند و وارد آن میشود و میخواهد ماجراجویی میکند و ...
داستان درباره پسری است که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه هیچ امیدی به آینده خود ندارد و در یک فروشگاه کار میکند . او عاشق همکلاسی سابق خودش است ولی دختری پرانرژی از او خوشش می آید و ...
داستان درباره دو دوست به نام های یومی تاکدا و تاماکی یامازاکی است که علاقه زیادی به بیسبال دارند و به خاطر مدرسه مجبور شدند از هم جدا شوند ولی در دبیرستان دوباره بهم رسیدند و یاد قولشان برای بازی در کنار هم افتادند و باشگاه بیسبال دبیرستان را راه اندازی کردند و ...
داستان درباره مردی است که توسط جادورگان در شهری تاریک و زشت که به سوراخ معروف است ، سرش به یک تمساح تبدیل شده و به دنبال جادوگری که این بلا را سرش آورده میگردد و ...
ارواح معروف به «یوکای» که در یک بُعد دیگر پنهان شدهاند، در جهان ما ساکن هستند. در حالی که بیشتر آنها کاری با انسانها ندارند، اما یک زیرمجموعه خاص، صلح بین «یوکای» و انسانها را تهدید میکند. «کوتوکو ایواناگا» از زمانی که پذیرفت که «خدای خرد» آنها شود، به عنوان میانجی بین این دو قلمرو عمل کرده و مشکلات فراطبیعی را که برایشان پیش میآید حل میکند. در یک بیمارستان محلی، «کوتوکو» به «کورو ساکوراگاوا»، دانشجوی دانشگاهی نزدیک میشود که رابطه طولانی مدتش با یک جدایی ناگوار به پایان میرسد. «کوتوکو» احساساتی نسبت به او دارد و مشکوک است که چیزی فراطبیعی در ظاهر بیضرر او پنهان شده است، بنابراین از «کوتو» برای کمک به «شماکای» کمک میخواهد. دو سال بعد، اخباری پا میگیرد که مربوط به آیدلیست که به طور تصادفی توسط تیرهای فولادی له شد و جان خود را از دست داد. با این حال ماهها بعد، مشاهدهها از زنی بدون چهره حکایت میکنند که از تیر آهن به عنوان سلاح استفاده میکند. همانطور که برای هر مشکل ماوراءطبیعی صدق میکند، «کوتوکو» و شریک زندگیاش تصمیم میگیرند که جلوی این نیروی شوم را بگیرند، اما این پرونده ممکن است بسیار شیطانیتر و شخصیتر از آن چیزی باشد که آنها میتوانستند فکر کنند...