داستان درباره دختری خجالتی و درونگرا است به نام جونتا شیریشی است که هیچ دوستی ندارد و تک و تنهاست و در کلاس درس هم به او توجه نمیشود و همه او را نادیده میگیرند ، البته بجز ناگیسا کوبو که با او دوست میشود و ...
داستان درباره پسری است به نام هایاتو کاسوکابه که وقتی مادربزرگش که ساچیکو نام دارد فوت میکند ، کافه و خانه اش به او ارث میرسد و او قصد دارد تا آنجا را خراب کند . او در آنجا با 5 دختر آشنا میشود که مادربزرگش آن ها را راه داده و در آنجا زندگی میکردند . آنها تلاش میکنند که کاسوکابه را راضی کنند تا مجدد کافه را راه اندازی کند و ...
داستان درباره پسری 15 ساله به نام تویا موچیزوکی است که به اشتباهی و بدون برنامه ریزی قبلی با رعد و برق کشته میشود ، خدا به او فرصت دواباره زندگی با تناسخ به او میدهد ، فقط خواسته اش این است که گوشی موبایلش را با خودش ببرد و ...
داستان درباره زمانی است که دروازه ورود شیاطین به زمین باز میشود . کشاورزی روستایی که توکا نام دارد از ترس آنها گودال های عمیقی میکند تا از شر آنها در امان باشد ولی کسی که میتوانست آن ها را شکست دهد به این گودال ها می افتد و کشته میشود و ...
داستان درباره پسری است به نام کیوتارو ایچیکاوا که دوست دارد آدم بکشد و قاتل بشود ! . او میخواهد این کار را با همکلاسی محبوب و زیبایش که آنا یامادا نام دارد انجام بدهد ، ولی ...
داستان درباره دختری است 15 ساله و تنها به نام یونا که هیچ دوستی ندارد و تمام زندگی اش شده انلاین بازی کردن . روزی شرکت تولید کننده بازی برای او یک لباس خرس هدیه میدهد و با پوشیدن آن ، به دنیای بازی تناسخ کرد و ...
درباره میناتو ساهاشی با 19 سال سن است که دو بار نمیتواند وارد کالج بشود . او بطور اتفاقی با دختری به نام موسوبی آشنا میشود که یک سکیری است و ...
داستان درباره پسری است به نام ماسومه که در زمان کودکی چاق بوده و دختری که به او علاقه داشت به خاطر چاقی او را مسخره میکند . ماسومه که الان یک پسر خوشتیپ است میخواهد از او انتقام بگیرد و ...
داستان درباره کازوما ساتو است که در یک تصادف زندگی کسل کننده اش به پایان میرسد . او یک فرد غیر اجتماعی و عاشق گیم و انیمه است و بعد از مرگ یک الهه زیبا را میبیند که به او فرصت زندگی در یک دنیای فانتزی که عاشقش است را میدهد و ...
داستان درباره چند دوست است که بچگی با هم بزرگ شده اند . یکی از آنها دختری است به نام تومو که از بچگی رفتار های پسرانه داشته و حالا عاشق دوستش میشود و میخواهد هر کاری انجام بدهد تا به چشم یک دختر او را ببیند و عاشقش بشود و ...
داستان درباره سایتو است که وقتی به حقوق کمش اعتراض میکند ، صاحب کارش او را اخراج میکند و در راه برگشت هم تصادف میکند و به دنیای دیگری منتقل میشود و ...
داستان درباره پسری است دبیرستانی که به سگ تبدیل میشود و در خیابان بهوش می آید . دوستش کارن اینوکای او را به سرپرستی میگیرد و به خانه میبرد و ...
