سایوکی ریلود: آرک حتی یک کرم Saiyuuki Reload: Zeroin
داستان در سرزمین تاگنکیو روایت میشود ، جایی که شیاطین سرکش برای مردم و مسافران کمین میکنند و ...
داستان در سرزمین تاگنکیو روایت میشود ، جایی که شیاطین سرکش برای مردم و مسافران کمین میکنند و ...
داستان درباره زمان به بلوغ رسیدن نوجوانان و چالش ها آن است که همه به نوعی درگیرش بوده اند . در اینجا درباره دانش آموزی دبیرستانی به نام ساکوتا آزوساگاوا که ...
داستان در آینده دور روایت میشود ، جایی که جانوران غول پیکر و ترسناکی از بین رفته اند و افراد باقی مانده در قلعه هایی به نام پلانتیشن زندگی میکنند و آموزش میبینند تا با ماشین های بزرگی به نام FranXX که راه از بین بردن آن جانوران است ، آموزش ببینند و ...
داستان درباره پسری است به نام میرای کاکههاشی که خانواده اش را از دست داده و پیش اقوامش میماند ولی انقدر او را اذیت کرده اند که افسردگی گرفته و میخواهد خودکشی کند . در زمان خودکشی به جای مردن واسه یک دنیای دیگر میشود و موجودی بالدار به نام ناسه را میبیند که میگوید فرشته نگهبان است و ...
داستان درباره پسری است به نام یم بیست و پنجم که در اکثر زندگی اش در زیر یک برج بلند و در تاریکی زندگی کرده و با ورود دختری به زندگی اش به نام ریچل ، به دنبال او میرود و برای اولین بار به طبقات برج خواهد رفت و با چالش های مختلفی روبرو خواهد شد و ...
داستان درباره پسری است به نام تاماهیکو شیما که از یک خانواده معروف و ثروتمند است . او هم مادرش را از دست داد و هم دست راستش از بین رفت و در اوج نا امیدی پدرش هم او را از خانه بیرون انداخت . او در یک مکان دوری زندگی میکند تا اینکه ...
داستان درباره آدمکشی است حرفه ای که رئیسانش تصمیم میگرند که او را یکشند ، پس از مرگ با کمک یک الهه او در دنیای جدید به دنیا می آید و نامش لوف تواتا دی میشود و باید با ابرقدرتی که میخواهد دنیا را نابود کند ، مبارزه کند و ...
داستان درباره کوسوکه میکادو است که قبلا ارواح را میدیده و برای اینکه بشدت از آنها میترسیده ، عینک میزند تا نتواند آنها را ببیند ، اما ...
داستان درباره پسری دانش آموز به نام یاتارو یاگوچی که درس خوان با نمرات بالا است ولی هیچ کاری او را راضی نمیکند . روزی نقاشی یکی از همکلاسیانش را میبیند و به نقاشی کشیدن علاقه مند میشود و میخواهد این کار را شغل خودش بکند ، اما ...
داستان درباره گروهی است به نام دفتر کنترل انحرافی که خود مختار هستند و فعالیت های افرادی که توانایی های خاص و ویژه دارند را کنترل میکنند و ...
به گفته جمهوری «سن ماگنولیا»، جنگ مداوم آنها علیه امپراتوری «جیادیان» هیچ تلفاتی ندارد. با این حال این فقط یک تبلیغ است. در حالی که «آلبای مو نقرهای» در بخشی از هشتاد و پنج جمهوری با خیال راحت پشت دیوارهای محافظ زندگی میکند، افرادی که ظاهر متفاوتی دارند در یک گروه مخفی هشتاد و ششم زندانی میشوند. آنها که در ارتش با عنوان «هشتاد و شش» شناخته میشوند، مجبور میشوند با لژیون خودمختار امپراتوری تحت فرماندهی «هندلرها» که جمهوریخواه هستند مبارزه کنند. «ولادیلنا میلیز» به اسکادران «اسپیرهد» منصوب میشود تا جایگزین «هندلر» قبلی خود شود. او که توسط همسالانش به دلیل اینکه یکی از حامیان واحد هشتاد و شش است دوری میکند، به مبارزه علیه تبعیض غیرانسانی آنها ادامه میدهد. «شینی نوزن» کاپیتان اسکادران سر نیزه است. او شهرتی منفی دارد، چراکه تنها بازمانده هر اسکادران بوده است. «شینی» اصرار دارد نام و آرزوی همرزمان کشته شده خود را به دوش بکشد. آیا وقتی سرنوشت این روحهای جوان از دو دنیای متفاوت به هم گره میخورد، جرقهای میشود که راه نجاتشان را روشن میکند یا تبدیل به آتشی میشود که آنها را به کام مرگ میبرد..؟
داستان درباره مردی است به نام فووکا میزاوا که یک ایدل بوده و حالا پس از ماجراهایی به اوکیناوا رفته ، در آنجا به دختری 18 ساله به نام کوکورو میساکینو را ملاقات میکند که در یک آکواریوم در حال تعطیلی کار میکند و ...