داستان درباره مردی تنها و کارمند به نام ساساکی است که 39 سال سن دارد . او برای فرار از این تنهایی یک پرنده خریداری میکند که زندگی را دگرگون میکند . این پرنده میگوید که از دنیای دیگری آمده و قدرت های خاص و مخصوصا توانایی سفر بین دنیاها را به او هدیه میدهد ولی ...
داستان درباره دو دوست به نام های میکان و هوتارو است که در روستا زندگی میکنند . روزی هوتارو به آکادمی نخبگان آلیس فرستاده میشود . دوستش میکان چیزهای خوبی از آن جا نمیشنود و برای همین به دنبال او به آکادمی آلیس میرود و ...
داستان درباره کائورو ناگاسه که بطور اتفاقی سقوط میکند و کشته میشود . او مردی را میبیند در لباس سفید که میگوید خدا است و از او بابت این نوع مردن معذرت خواهی میکند و میگوید که قول میدهد در زمان تناسخ زندگی خوبی برایش فراهم کند و ...
داستان درباره تراکوماری گاندس‌بلاد است که یک خون آشام و از فرماندهان سپاه امپراتوری است که میخواهد با شاهزاده ازدواج کند . او خون آشام است ولی از خون بدش می آید و جادو هم بلد نیست و ...
داستان درباره مردی است که پس از خوردن جگر خام یک خوک بیهوش میشود و بعد از بیدار شدن خودش را در بدن یک خوک وسط جنگل میبیند که دختری به نام جس میخواهد او را بخورد و ...
داستان درباره دو نفر است ، اینو او و تومونا که با هم اجراهای موسیقی دارند تا شاید نفرینی روی خود دارند از بین برود ، آن ها این اجرا ها را در سبک اپرای راک انجام می دهند و ...
داستان درباره دزیر هرمن که یک جادوگر است و پس از قتل آخرین هیولا انرژی زیاد آن باعث بوجود آمدن یک هیولا جدید میشود . او به شکست نزدیک میشود که به زمان دانشجویی خودش برمیگردد و فرصتی دوباره برای رخ ندادن این اتفاقات بدست می آورد و ...
داستان درباره دختری است به نام میا لنا تیرمون که شاهزاده امپراتوری بود که توسط مردم در انقلاب سرنگون شد و خودش هم کشته شد . او مجدد به دنیا و در زمان قبل از انقلاب برمیگردد و ...
داستان درباره راهبه جوانی است که گروهی تشکیل میدهد و به جنگ با گابلین ها میرود تا آن ها را بکشد . در بین راه به بحران میخورند و بخشی از گروهش توسط گابلین ها دستگیر میشوند ولی خودش به وسیله شخصی به نام گابلین کش نجات پیدا میکند و ...
داستان درباره جادوگری است به نام آدونیس که وقتی علم پیشرفت میکند و امپراتوری ردیا دستور قتل عام جادوگران را میدهد و استاد او را میکشند ، او قسم میخورد تا انتقام خون آنها را بگیرد و ...
داستان درباره مردی است به نام بلگریو که ماجراجو است و هر همین راهم پایش را از دست داده است . او با پیدا کردن یک نوزاد در کوه ، او را به خانه میبرد و بزرگش میکند و دخترش هم شبیه خودش ماجراجو میشود که آنجلین نام دارد . پدر او را به پایتخت سلطنتی میفرستد و ...
داستان درباره پسری است به نام ویلیام تواینینگ که وقتی میفهمد خانواده اش ورشکست شده اند به خانه برمیگردد تا در این مشکل کمک کند . او به یک اتاق در زیرزمین میرود و چراغ جادویی پیدا میکند که یکی از شیاطین احضار میشود و میگوید او باید رهبر بعدی دنیای شیاطین را انتخاب کند و ...
