باکانو! Baccano!
داستان در سال 1711 میلادی روایت میشود ، جایی که قطاری قاره پیما به نام ادونا آویس سفری را شروع میکند که جز ویرانی چیزی باقی نمیگذارد . بعضی از دانشمندان ، کیمیاگران و شیازین که در آن حضور دارند به دنبال کشف اکسیر جوانی هستند و ...
داستان در سال 1711 میلادی روایت میشود ، جایی که قطاری قاره پیما به نام ادونا آویس سفری را شروع میکند که جز ویرانی چیزی باقی نمیگذارد . بعضی از دانشمندان ، کیمیاگران و شیازین که در آن حضور دارند به دنبال کشف اکسیر جوانی هستند و ...
داستان درباره دو نفر است ، اینو او و تومونا که با هم اجراهای موسیقی دارند تا شاید نفرینی روی خود دارند از بین برود ، آن ها این اجرا ها را در سبک اپرای راک انجام می دهند و ...
داستان درباره مبارزه دو نفر که یکی از آن ها یکی دست ندارد و دیگری نابینا است برای تصدی پست جانشینی ایواموتو کوگان ، بزرگترین شمشیر زن ژاپن است و ...
داستان درباره پسری است به نام ویلیام تواینینگ که وقتی میفهمد خانواده اش ورشکست شده اند به خانه برمیگردد تا در این مشکل کمک کند . او به یک اتاق در زیرزمین میرود و چراغ جادویی پیدا میکند که یکی از شیاطین احضار میشود و میگوید او باید رهبر بعدی دنیای شیاطین را انتخاب کند و ...
داستان درباره دختری است به نام میو سایموری که هیچ قدرت فراطبیعی ندارد . او پس از مرگ مادرش با پدر و مادر و خواهر ناتنی اش زندگی میکند و همه او را به چشم یک خدمتکار میبینند و او عذاب میکشد . خواستگاری بدن نام به خاطر فراری دادن نامزدهای قبلی اش از او خواستگاری میکند که خشن است ، ولی ...
داستان درباره تویوهیسا شیمازو است که در جنگ زخمی شده و میخواهد با گروهش عقب نشینی کند که ناگهان خودش را در یک راهرو سفید میبیند و به دنیای دیگری منتقل میشود و افرادی را میبیند که قبلا مرده بودند . او متوجه مشکلات سیاسی دنیای جدیدش میشود و ...
داستان درباره کشور ژاپن در سال های 1603 تا 1868 میلادی است که بر اثر بیماری خاص ، اکثر مردانشان کشته شده اند و زنان در این کشور همه کاره شده اند و ...
داستان درباره پسری است به نام نینجا گابیمارو که به اعدام محکوم شده ولی کسی نمیتواند او را بکشد . روزی یکی از جلادان معروف می آید و میگوید به خاطر عشق زیاد به همسرش کشته نمیشود . در نتیجه او به همراه باقی اعدامیان به جزیره ای ترسناک برای پیدا کردن اکسیر جوانی فرستاده میشوند و اگر پیدا کند از اعدام خلاص میشود و ...
داستان درباره پسری به نام شیم و بهترین دوستش پیائو است که پیائو را برای خدمت در کاخ به آنجا میبرند و آنها از هم جدا میشوند و ...
ویستریا یه دختر یتیم در یه گوشه امپراتوری بریتانیا در اواخر قرن 19 امه. زندگیش پوچ و تاریکه - تا وقتی که مارباس، یه نامیرای قوی ولی تنها رو میبینه که توسط شکارچی ها زخمی شده. ویستریا و مارباس باهمدیگه امپراتوری رو میگردن و با همدیگه در صلح زندگی میکنن.
داستان درباره تاجری است به نام یوئن اوسوی که در حال تحقیق روی یکسری از قتل های یک قبلیه بزرگ سامورایی است که با یکی از بازماندگان آنها که برای قتل عام فریب خورده بود آشنا میشود و ...
داستان درباره زنی است که در حرمسرای پادشاه زندگی میکند ولی خدماتی به او نمیدهد و به کلاغ سیاه معروف است و ...