شیگوروی Shigurui
داستان درباره مبارزه دو نفر که یکی از آن ها یکی دست ندارد و دیگری نابینا است برای تصدی پست جانشینی ایواموتو کوگان ، بزرگترین شمشیر زن ژاپن است و ...
داستان درباره مبارزه دو نفر که یکی از آن ها یکی دست ندارد و دیگری نابینا است برای تصدی پست جانشینی ایواموتو کوگان ، بزرگترین شمشیر زن ژاپن است و ...
داستان درباره تویوهیسا شیمازو است که در جنگ زخمی شده و میخواهد با گروهش عقب نشینی کند که ناگهان خودش را در یک راهرو سفید میبیند و به دنیای دیگری منتقل میشود و افرادی را میبیند که قبلا مرده بودند . او متوجه مشکلات سیاسی دنیای جدیدش میشود و ...
داستان درباره کشور ژاپن در سال های 1603 تا 1868 میلادی است که بر اثر بیماری خاص ، اکثر مردانشان کشته شده اند و زنان در این کشور همه کاره شده اند و ...
داستان درباره پسری است به نام نینجا گابیمارو که به اعدام محکوم شده ولی کسی نمیتواند او را بکشد . روزی یکی از جلادان معروف می آید و میگوید به خاطر عشق زیاد به همسرش کشته نمیشود . در نتیجه او به همراه باقی اعدامیان به جزیره ای ترسناک برای پیدا کردن اکسیر جوانی فرستاده میشوند و اگر پیدا کند از اعدام خلاص میشود و ...
داستان درباره تاجری است به نام یوئن اوسوی که در حال تحقیق روی یکسری از قتل های یک قبلیه بزرگ سامورایی است که با یکی از بازماندگان آنها که برای قتل عام فریب خورده بود آشنا میشود و ...
داستان درباره دو دوست به نام های تاکاسوگی شینساکو و کاتسورا کوگورو است که یک ساعتی بدست می آورند که قابلیت سفر در زمان دارد و به دوران باکوماتسو میروند و ...
داستان درباره اربابی سامورایی به نام دایگو کاگمیتسو است که سرزمنیش در حال نابودی است . او که تشنه قدرت است با 12 شیاطین پیمان میبندند با سرزمینش آباد شود ولی بهای سنگینی را باید پرداخت کند . پسرش در زمان تولد ناقص است و برای همین او را در رودخانه رها میکند و ...
مردم «هینوموتو» که 150 سال پیش از حکومت ساموراییها رها شدهاند، زندگی مسالمتآمیزی دارند و به خدایان به رهاییبخشهای خود (شیاطینی که شکلهای واقعیشان مورد تردید است) احترام میگذارند. «موساشی» که قرار است صخرههایی را استخراج کند تا شیاطین در آن جشن بگیرند، به حقیقتی تلخ پی میبرد: بشریت به بردگی این موجودات ماورایی درآمده و ساموراییها آخرین سنگرهایی هستند که برای آزادی میجنگند. «موساشی» که عقیده واقعی خود را از همسالانش پنهان میکند و از دوست دوران کودکی خود «کوجیرو کانماکی» فاصله میگیرد، تا روز فارغالتحصیلی در اضطراب زندگی میکند. وقتی تازه فارغالتحصیلان به معدن میرسند، از دیدن رفتار غیرانسانی معدنچیان و ظاهر عجیب و غریب ناظران آنها وحشت میکنند. با این حال، «موساشی» به لطف کمک «کوجیرو» موفق میشود این فضا را تحمل کند. همانطور که رهبر شیطان معدن را ویران میکند، «موساشی» یک بار دیگر توسط قبیله سامورایی «تاکدا» از مرگ حتمی نجات مییابد. «موساشی» که از تحقیر و اشتیاق برای ماجراجویی بهبود مییابد، سفری را آغاز میکند تا سامورایی شود و قبیله خود را تشکیل دهد...
داستان درباره مردی سیاه پوست و خدمتکار در قزن 16 میلادی در ژاپن فئودال است که او یاسوکه نام دارد و در زمان حمله به دهکده شان دست به شمشیر میشود و ...
داستان درباره بیماری همه گیری است که در سال 2030 در جهان منتشر میشود و مردم را به هیولا تبدیل میکند ، حالا 3 جنگجو از زمان های قدیم به زمان حال سفر میکنند و کمک میکنند تا داروی آن کشف شود و ...
داستان درباره شمشیر زنی است به نام مانجو که نامیرا است و برای از بین رفتن طلسم نامیرا بودن به دختری 16 ساله بنام رین کمک میکند تا انتقام قتل خانواده اش را بگیرد و ...