دوست دختر ، دوست دختر Kanojo mo Kanojo
داستان درباره پسری است به نام نائویا موکای که به کراشش میرسد ولی بعد از آن دختران زیادی وارد زندگی اش میشوند و ...
داستان درباره پسری است به نام نائویا موکای که به کراشش میرسد ولی بعد از آن دختران زیادی وارد زندگی اش میشوند و ...
تاکهمیچی هانگاکی در بدترین شرایط زندگی خویش است که متوجه می شود دوست دختر سابق و تنها معشوقه زندگیش هیناتا تاچیبانا که در دوران راهنمایی باهم قرار می گذاشتند توسط دارو دسته تبهکاران " توکیو مانجی(صلیب شکسته卍)" کشته شده است، روز بعد از اطلاع از این حادثه تاکهماچی بر روی سکوی ایستگاه قطار بود که یک نفر او را از پشت هل می دهد و او بر روی ریل قطار می افتد، زمانی که تاکهماچی خود را برای مردن آماده کرده بود وقتی چشمان خود را باز می کند متوجه می شود که به دلایلی به 12 سال پیش که اوج دوران زندگی اش بود بازگشته است او برای نجات زندگی معشوقه اش تصمیم میگیرد که خودش را عوض کند و از اینجاست که انتقام او از زندگی شروع می شود.
داستان درباره یک گوی است که به زمین فرستاده میشود . این گوی میتواند شکل هر چیزی را به خودش بگیرد . او روزی شبیه به گرگ میشود و پیش ارباب گرگها که یک پسر جوان است میرود و ...
داستان درباره زمانی است که یک خون آشام به نام ونیتاس ، برخلاف بقیه خون آشام ها که در زیر نور ماه سرخ متولد می شوند ، او در زیر نور ماه آبی متولد شد و برای همین بقیه همیشه او را مسخره میکردند . او که تنها و غصه دار بود ، گفته شده که او یک گریمور نفرین شده به نام کتاب وانیتاس ساخت که از بقیه انتقام بگیرد و ...
داستان درباره پسری است 12 ساله به نام کوشی ناگومو که وقتی خانه شان آتش میگیرد ، پدرش او را رها میکند و در خیابان میماند . دختزی به نام مینرو کوشی او را میبیند و به خوابگاه دختران میبرد و ...
داستان درباره شاهزاده شاد و پرانزژی به نام سالتورین الدایک یا ساری است که متوجه میشود اونی ها که نوعی شیاطین هستند به زمین حمله میکنند و شخصی به نام کیبیتسو میکوتو که قدرت چشم هلو دارد و آنها را شکست میدهد و ...
داستان درباره پسری است به نام ستسو ساوامورا که همراه برادرش ، توسط پدربزرگش که استاد افسانهای ساز شامیسن ماتسوگورو ساوامورا بوده ، بزرگ میشوند و پس از مرگ پدربرزگش ، ستسو مدرسه را رها میکند و از حاشیه شهر به مرکز توکیو میرود تا بتواند پیشرفت کند ولی هیچ کس را نمیشناسند و هدفی هم ندارد ، مادرش که او را رها کرده بود و جزو افراد ثروتمند حساب میشود به دنبال او می آید و ...
داستان درباره اژدهایی است به نام لتی که در کنار جثه اش ، قلبی مهربان دارد و حتی نمیتواند آتش از دهانش بیرون بدهد چون دهنش میسوزد ! او روزی که نگهبان تخم های اژدها بوده ، آن ها را میدزدند و پدرس عصبانی میشود و او را از خانه بیرون میکند و ...
داستان درباره باز شدن دروازه دنیای ها دیگر به روی کره زمین و حمله موجوداتی به نام همسایه ها به شهر میکادو است که گروهی از مبارزان با سلاح هایی فضایی به نام ماشه که فقط آنها از زره های این موجودات عبور میکردند ، به مبارزه و مقابله با آنها پرداختند و ...
داستا ندرباره مردی است سی و هفت ساله به نام میکامی ساتوروی که از زندگی اش راضی نیست . او پس از مرگ اتفاقی اش ، به عنوان یک هیولای لجنی در یک دنیای دیگر بیدار میشود و ...
داستان درباره کارآگاه متخصص ماورالطبیعه به نام کوهاچی اینوگامی است که بعد اینکه اجساد حیوانات در یک روستای دورافتاده بعد از یک روز میپوسند ، به آنجا فراخوانده میشود و ...
داستان درباره پسری است درس خوان و باهاوش به نام فوتارو اوسوگی که مشکلات مالی دارند و مجبور میشود پیشنهاد تدریس به خواهران 5 قلو را قبول کند و ...