داستان درباره زمانی است که انسان ها در دنیایی که توسط شیاطین ، ارواح و دیگر موجودات کنترل میشود ، شکار میشوند و در این میان یک روح محافظ جنگل که به گولم معروف است دختر بچه ای پیدا میکند و میخواهد خانواده اش را پیدا کند و ...
داستان درباره گروهی از حیوانات خانگی در خیابان سوم است که شبیه انسان ها هستند و ماجراجویی های زیادی در گروه خودشان دارند و ...
داستان درباره اتحاد کشورها برای دفاع از زمین در مقابل حمله موجودات بسیار خطرناک و پیشرفته بنام سایرن ها است و ...
داستان درباره پسری دانش آموز بنام کانام سودو که با بازی کردن بازی موبایلی ناشناخته ای بنام بازی داروین وارد جنگ برای بقا و زندگی خود میشود و ...
داستان درباره دستگاهی است به نام Mizuhanome که با استفاده از آن میتوانند انگیزه قاتلان را پیدا کنند و قتل را شبیه سازی کنند . در این میان کارآگاه سابق آکیهیتو ناریهیساگو قرار است پرونده ی قتل یک دختر را بررسی کند و ...
داستان درباره دختری است به نام میدوری آساکوسا که عاشق نقاشی و طراحی کاراکتر و انیمیشن است . او دوستی دارد بنام سایاکا کاناموری که برخلاف او ، حسابگر و عاشق پول درآوردن است . اینها اتفاقی با دختری بنام تسوبامه میزوساکی آشنا میشوند که او هم علاقه زیادی به انیمه و کارگردانی آن دارد . در نهایت باشگاه انیمه سازی تاسیس میکنند و ...
داستان درباره شکارچیان اژدها که دراکر نامیده میشوند و یکی از کشتی های هوایی که آنها استفاده میکنند بنام کویین زارا و ...
داستان دباره دو دانشمند است که عاشق همدیگر شده اند و حالا میخواهند آن را طریق علم به همدیگر ثابت کنند و ...
داستان درباره دختری است به نام تورو هوندا که بنابر دلایلی وارد خانواده ای نفرین شده میشود ، خانواده ای که وقتی جنس مخالف را بغل میکنند به حیوان تبدیل میشوند و ...
«ایروما سوزوکی» چهارده ساله در تمام زندگی خود بدشانس بوده است و حال مجبور است با وجود سن کم‌اش، برای کسب درآمد به والدین بی‌مسئولیت خود خدمت کند. با این حال او یک روز متوجه میشود که والدینش او را به شیطانی به نام «سالیوان» فروخته‌اند! با این حال نگرانی «ایروما» در مورد اینکه چه اتفاقی برای او خواهد افتاد به زودی برطرف میشود، زیرا «سالیوان» فقط یک نوه میخواهد تا او را نوازش کند و مجبورش کند به مدرسه شیطانی «بابیلز» برود. در ابتدا، «ایروما» از ترس اینکه همسالانش متوجه شوند که او انسان است سعی میکند خود را پایین نگه دارد، اما متأسفانه، همه‌چیز در نهایت دشوارتر از چیزی که فکر می‌کرد به چشم می‌رسد، چراکه معلوم میشود که خود «سالیوان» رئیس مدرسه است و همه از او انتظار دارند که پادشاه شیطان بعدی شود! «ایروما» بلافاصله در موقعیتی ظالمانه قرار می‌گیرد که باید در مقابل تمام مدرسه یک طلسم ممنوعه بخواند. با این کار، «ایروما» فوراً شهرتی را به دست می‌آورد که آن را نمی‌خواهد...
