داستان درباره موکودا تسویوشی است که آشپز است و اشتباهی به دنیای دیگری برده میشود که از پادشاه محافظت کند ولی وقتی متوجه این اشتباه میشوند او را از قصر بیرون می اندازند ولی ...
داستان درباره ارواحی است که خطر زیادی برای جامعه ندارند و به تسوکوموگامی معروفند . در این بین سینوم وظیفه انتقال آنها را بر عهده دارد و ...
داستان درباره داریل است که بیشتر از 30 سال از عمرش در ارتش شیطان پادشاه میگذرد . او چون نمیتواند جادوگر باشد ، همه او را مسخره میکنند و از ارتش اخراج میشود . او خانه ندارد و شغلی جز سرباز بودن بلد نیست و ...
داستان درباره میتسوها یامانو است که هر بلایی وجود داشته سر او آمده! هم در دانشگاه قبول نشده ، هم خانواده هم را در تصادف از دست داده ، هم پول ندارد و در نهایت از روی صخره ها می افتد و چون دوست ندارد بمیرد ، به دنیای دیگری منتقل میشود و ...
داستان درباره دو خبرنگار به نام های مریل استرایف و روبرتو دنیرو که در سیاره نومان لند میخواهند در صحرا به دنبال یاغی به نام وواس رکود بروند و او را پیدا کنند و ...
داستان درباره دختری زیبا و جذاب به نام ماهیرو شینا است که هم در درس و هم در ورزش دو و میدانی عالی عمل میکند . او روزی در باران روی تاب نشسته که همسایه اش آمانه فوجیمیا او را میبیند . چترش را به او میدهد و ...
داستان درباره ماچیکو هیراکو است که به خاطر بیماری همیشه در بیمارستان بستری بوده و نهایت فوت میکند . خدا به او چون سختی زیادی کشیده اجازه میدهند که خودش آینده اش را انتخاب کند و او بدین سالم و امکان کشاورزی را طلب میکند و ...
داستان درباره پسری است به نام ماهیرو اویاما که خواهر دانشمندش یکی از تحقیقاتش را روی او انجام داده و او به دختر تبدیل شده و ...
داستان درباره ری وایت یکی از برترین جادوگران است که میخواهد زندگی آرام و مدرسه ای داشته باشد . برای همین در آکادمی آرنولد ثبت نام میکند ولی یکسری از اشراف زادگان که او را نمیشناسند او را مسخره میکنند و ...
داستان درباره پسری است به نام یویچی ایساگی که فوتبالیست و مهاجم خوبی است . او دعوتنامه ای از فدراسیون فوتبال ژاپن برای شرکت د ربرنامه ای سری به نام قفل آبی میگیرد و ...
داستان درباره افرادی است معروف به شکارچیان آتش که باید یک ماده مهم و حیاتی که منبع نور و بخار است و در بدن یکسری از هیولاها که در جنگل ها زندگی میکنند را بدست بیاورند تا از فروپاشی جامعه و بشریت جلوگیری کنند و ...
داستان در زمانی روایت میشود که آب بسیار کمیاب شده و همه جا پوشیده از برف و بخ است . ولی گفته میشود که حکیمی راز تولید آب را میداند ولی روی درختان بسیار بلندی زندگی میکند . حالا شاهزاده به نام لیلیا ، شاهدخت آتلند میخواهد این حکیم را پیدا کند و ...
